چیک چیک بارون!!!

به وبلاگ خودتون خوش اومدید!

تاجری پسرش را برای آموختن «راز خوشبختی» نزد خردمندی فرستاد. پسر جوان چهل روز تمام در صحرا راه رفت تا اینکه سرانجام به قصری زیبا بر فراز قله کوهی رسید. مرد خردمندی که او در جستجویش بود، آنجا زندگی می‌کرد.

به جای اینکه با یک مرد مقدس روبه‌رو شود، وارد تالاری شد که جنب‌و‌جوش بسیاری در آن به چشم می‌خورد. فروشندگان وارد و خارج می‌شدند، مردم در گوشه‌ای گفتگو می‌کردند، ارکستر کوچکی موسیقی لطیفی می‌نواخت و روی میزی انواع و اقسام خوراکی‌های لذیذ چیده شده بود. خردمند با این و آن در گفتگو بود و جوان ناچار شد دو ساعت صبر کند تا نوبتش فرا رسد.
خردمند با دقت به سخنان مرد جوان که دلیل ملاقاتش را توضیح می‌داد، گوش کرد اما به او گفت که فعلا وقت ندارد که «راز خوشبختی» را برایش فاش کند. پس به او پیشنهاد کرد که گردشی در قصر بکند و حدود دو ساعت دیگر به نزد او بازگردد.
مرد خردمند اضافه کرد: «اما از شما خواهشی دارم.» آن‌ گاه قاشق کوچکی به دست پسر جوان داد و دو قطره روغن در آن ریخت و گفت که: «در تمام مدت گردش این قاشق را در دست داشته باشد و کاری کند که روغن آن نریزد.»
مرد جوان شروع کرد به بالا و پایین کردن پله‌ها...
در حالی که چشم از قاشق برنمی‌داشت. دو ساعت بعد نزد خردمند بازگشت.
مرد خردمند از او پرسید: «آیا فرش‌های ایرانی اتاق ناهارخوری را دیدید؟ آیا باغی که استاد باغبان ۱۰ سال صرف آراستن آن کرده است، دیدید؟ آیا اسناد و مدارک ارزشمند مرا که روی پوست آهو نگاشته شده، دیدید؟»
جوان با شرمساری اعتراف کرد که هیچ چیز ندیده، تنها فکر او این بوده که قطرات روغنی را که خردمند به او سپرده بود، حفظ کند.
خردمند گفت: «خوب، پس برگرد و شگفتی‌های دنیای من را بشناس. آدم نمی‌تواند به کسی اعتماد کند، مگر اینکه خانه‌ای را که در آن سکونت دارد، بشناسد.»
مرد جوان این ‌بار به گردش در کاخ پرداخت، در حالی که همچنان قاشق را به دست داشت، با دقت و توجه کامل آثار هنری را که زینت‌بخش دیوارها و سقف‌ها بود می‌نگریست. او باغ‌ها را دید و کوهستان‌های اطراف، ظرافت گل‌ها و دقتی را که در نصب آثار هنری در جای مطلوب به کار رفته بود، تحسین کرد. وقتی به نزد خردمند بازگشت، همه چیز را با جزئیات برای او توصیف کرد.
خردمند پرسید: «پس آن دو قطره روغنی را که به تو سپردم، کجاست؟»
مرد جوان قاشق را نگاه کرد و متوجه شد که آنها را ریخته است.
آن وقت مرد خردمند به او گفت: «راز خوشبختی این است که همه شگفتی‌های جهان را بنگری بدون اینکه دو قطره روغن داخل قاشق را فراموش کنی.»

 

 

تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری پنجم www.pichak.net كليك كنيد

نظریادت نشه هامنتظرم!

+نوشته شده در یک شنبه 27 شهريور 1390برچسب:,ساعت3:22توسط m.raha | |

اگه دانشجو هستيد، يا بوديد يا حداقل دانشجو ها رو دوست داريد به ادامه مطلب توجه كنيد ...



برای خندیدن به ادامه مطلب برو!!

تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری پنجم www.pichak.net كليك كنيد


ادامه مطلب

+نوشته شده در یک شنبه 27 شهريور 1390برچسب:,ساعت12:17توسط m.raha | |

 

 

 

 

تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری پنجم www.pichak.net كليك كنيد

آخرین کلمات یک پلیس : شیش بار شلیک کرده ، دیگه گلوله نداره !
آخرین کلمات یک ملوان : من چه می دونستم که باید شنا بلد باشم !
آخرین کلمات یک چترباز : پس چترم کو ؟!
آخرین کلمات یک سرباز تحت آموزش هنگام پرتاب نارنجک : گفتی تا چند بشمرم ؟!


آخرین کلمات یک جلاد : ای بابا ، باز تیغهء گیوتین گیر کرد !


آخرین کلمات یک جهانگرد در آمازون : این نوع مار رو میشناسم ، سمی نیست !


آخرین کلمات یک خبرنگار : بله ، سیل داره به طرفمون میاد !


آخرین کلمات یک خلبان :  ببینم چرخها باز شدند یا نه ؟  

                 
آخرین کلمات یک داور فوتبال : نخیر آفساید نبود !


آخرین کلمات یک دربان : مگه از روی نعش من رد بشی !


 آخرین کلمات یک دوچرخه سوار  :  نخیر تقدم با منه !


آخرین کلمات یک دیوانه : من یه پرنده ام  !!!


آخرین کلمات یک شکارچی : مامانت کجاست کوچولو ؟!


آخرین کلمات یک غواص : نه این طرفها کوسه وجود نداره !


آخرین کلمات یک فضانورد : برای یک ربع دیگه هوا دارم !


آخرین کلمات یک قصاب : اون چاقو بزرگه رو بنداز ببینم !


آخرین کلمات یک قهرمان : کمک نمیخوام ، همه اش سه نفرند !


آخرین کلمات یک کارآگاه خصوصی : قضیه روشنه ، قاتل شما هستید !


آخرین کلمات یک کامپیوتری : هارددیسک پاک شده است !


آخرین کلمات یک گروگان : من که میدونم تو عرضه ی شلیک کردن نداری !


آخرین کلمات یک متخصص آزمایشگاه : این آزمایش کاملاً بی خطره  !


آخرین کلمات یک متخصص خنثی کردن بمب : این سیم آخری رو که قطع کنم تمومه !


آخرین کلمات یک معلم رانندگی : نگه دار ! چراغ قرمزه !


آخرین کلمات یک ملوان زیردریایی : من عادت ندارم با پنجره بسته بخوابم !
 

 

نظریادتون نشه!!!

تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری پنجم www.pichak.net كليك كنيد

 

 

 

+نوشته شده در یک شنبه 27 شهريور 1390برچسب:,ساعت3:10توسط m.raha | |

سلام به همه دوستان!یه نثرازخانم مریم حیدرزاده گذاشتم امیدوارم خوشتون بیاد!

 

نامه سی و هفتم نامه سی و هفتم

و من برای زندگی تو را بهانه میکنم . . .

سلام صاحب بزرگترین کارنامه ی دنیا :

از هر اسم لااقل تو یکی داشتی و در کارنامه ات دست کم هر اسم یک بار رقم خورده بود اما یقین دارم

هیچکدامشان به زیبایی لحن من به تو دوستت دارم نگفته اند . گفتم اگر به همین منوال پیش بروی که

رفتی ٬ من از همه ی اسم های دنیا متنفر می شوم و شدم ٬ زیبا ٬ کشف نشده ترین جزیره ی ساحل

بی صخره ی اقیانوس سرریز از صدف قصرسرخ رویاهایم ٬ یکی دو روز مانده به بهمن ٬ طلایی ترین

نقطه ی ظهر دلم هوایت را کرد و فارغ از اینکه تو با این دلتنگی چه خواهی کرد وبا کدام بخش از هوای

پر از بهارنارنج اردیبهشتی ات پاسخ خواهی داد دلم را زدم به حادثه ٬ حوصله کردی ٬ بعد از سه زنگ

اجابت کردی ٬ تمنای بلند و یلدایی رنگ این دل تنگ را و به جای کلمه ی مرسوم پاسخ گویی تلفنت

اسمم را زیباتر از هر موجودی توی این دنیای بی رحم صدا زدی و من ماندم که چطور می شود از میان

این همه سیم و فرستنده و خط ٬ قلبی را با بیشترین ریشتر لرزاند بدون اینکه شیشه ای حتی ترک

بردارد ؟! همه چیز یادم رفت ٬ دلتنگی ٬ اسمم ٬ خاطره های دیروز ٬ تنفر از آن اسم ها ٬ و اینکه چه

کسی پشت که نه ٬ روی خط است .

زیبا ٬ ظرفیت می خواهد تجربه ی لحظه ای با تو بودن از دور اما پرکشیدن تا اوج ٬ انگار کسی در کمال

امنیت سوار بر موجی که همه به دوامش شک دارند آسوده تر از سوار شدن در یک کشتی آرام اقیانوس

به اقیانوس سفر کند ٬ زیبا می دانم خواسته ام عین این است که کسی بخواهد ماه را از آسمان بچیند

و روی طاقچه ی اطاقش جلوی آینه و کنار شمعدان بگذارد ٬ اما تو بگو من اگر تو را داشتم به کجای این

دنیای پر غوغا بر میخورد و تو اگر مال من بودی دیگر چه چیز جز امنیت می ماند که شبانه های من را

با دعا به خدا پل بزند ٬ ببخش حس زیاده خواهی که فطری ست چه برسد به اینکه معشوق تو باشی ٬

گمان می کنم اگر تمام چشم ها به اتفاق تک تک دست ها آسمان را به میهمانی التماس و قسم ببرند

باز هم چون تو از سر تصورات من هم زیادی ٬ خیال داشتن تو را که نمی دهند هیچ ٬ می ترسم آن را

هم از من بگیرند . چقدر قلبم وقتی دوستت دارم تیر می کشد و این چه نعمتی ست !

شاید اگر به قلبی هزار گلوله شلیک کنند تنها به آن تیر بخورد اما به این سادگی ها تیر نمی کشد . این

تنها مختص درد عاشقی کشیدن برای توست که به قول حافظ (( درد عشقی کشیده ام که مپرس )) اما

تو بپرس ٬ یک سوال بپرس ٬ که با یک کتاب بگویم ٬ چقدر با یک واژه ات طوفان به پا می کنی و با

دیگری آفتاب می کاری . باران هم که عضو ثابت دیوانگی های مریم توست . فصل هایم را می سازی

و لحن امروزت اصلا طعم زمستان نداشت ٬ سردم نیست ٬ هر کس می لرزد محض خاطر بی رحمی

کسی ست که معشوق اوست و او را لرزانده است . آرام آرام سال دارد از نردبان کهنگی پایین می رود

و هفت سین و سنبل و بنفشه و عید که کمی بگذرد تولد توست ٬ از حالا به بعد از هرروز به علامت یک

روز نزدیکتر شدن به چراغانی زندگی ام یک ستاره روی دیوار اتاقم می کشم پاییز آن بخشی که هنوز

ندیده ای ٬ اما حروف اسمت با سرخ حک شده است و تو زردش را داری ٬ شمارش معکوس می کنم

تا آمدنت صد و دو روز دیگر مانده تا . . . از همین حال مبارک .

تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری پنجم www.pichak.net كليك كنيد

+نوشته شده در یک شنبه 27 شهريور 1390برچسب:,ساعت3:3توسط m.raha | |

یه سلااام دوگله استقلالی به همه !!!

واااااای وااااااای چه بازی خوشگلی بودایول به همه!

این بازیم بردیم بانتیجه2بریک به نفع اس اس آسیایی!!!!!وباگلای آقافرهادمجیدی ومجتبی جباری!

الآن ماصدرجدولیم البته هنوزتاآخرفصل زیادمونده ولی....

اینم براپرسپولیسایی که گفتن جوجه روآخرپاییزمیشمارن ماهم میگیم سالی که نکوست ازبهارش پیداست!

+نوشته شده در جمعه 25 شهريور 1390برچسب:,ساعت21:47توسط m.raha | |

 

دراین خلوت که پروانه

سراغ ازمانمیگیرد

چقدراحساس آدم ها

برایم سردوبی روح است

عجب راهی

چه آسوده سفرکردی

دراین مرداب تنهایی

به دستهایت چه محتاجم

مرادریاب

شقایق هم که رفت درخواب

مرددازنباریدن

دلم یک گوشه پوسیده

وتوبی آنکه ازفردا

برای حال بارانی

گل امیدبنشانی

مرادرحسرت از ماندن رهاکردی

            چراباران نمی بارد؟

+نوشته شده در پنج شنبه 24 شهريور 1390برچسب:,ساعت16:50توسط m.raha | |

سلاام به همه فوتبالیییییییییییا!چطورین؟!طرفدارپرسپولیسی ااستقلال؟؟!!

من که طرفداراس اس آسیاییییم!

بازی تیم دومه جدولوتیم سیزززززدهم وای چیم میشهههه!!!

نمیخوام کری بخونم آخه تیم سیزززززززززهم که کل کل نداره!!!

هرطوری به این بازی نگاه کنی استقلال سره 70تابازی 22 تااستقلال بردداشته 17تاپرسپولیس و31مساویم داشتن به  طورکل از70تابازی 97امتییییییییییازاستقلال کسب کرده و82پرسپولیییس ههههههههههه!

امافوتباله دیگه واقعانمیشه به این چیزاتوجه کردولی به طورکل :

اس اس آسیایی سرورلنگیایی

استقلال هورررررا پرسپولیس سوراخ

و....

به امیددیدن یک بازی خوب خوب خوب باحال دردربی 71وبرنده تیمی که بهتربازی کردولیاقت بردوداشت که اون استقلالمونههه

راسی استقلالیاتهران حتمابرین استادیوم ازطرف منم بچه هاروتشویق کنین مخصوصاخسروحیدری !!!یادتون نشه هااااا!!!

+نوشته شده در پنج شنبه 24 شهريور 1390برچسب:,ساعت13:16توسط m.raha | |

خوب یا بد مسئله این است 

تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری پنجم www.pichak.net كليك كنيدتصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری پنجم www.pichak.net كليك كنيد

 

1)      مدرسه رفتن بی فایده است چون اگه باهوش باشی معلم وقت تو رو تلف میکنه اگه خنگ باشی تو وقت معلمو.

۲) دنبال پول دویدن  بی فایده است چون اگه بهش نرسی از بقیه بدت میاد اگه بهش برسی بقیه از تو.

۳) عاشق شدن بیفایده است چون یا تو دل اونو میشکنی یا اون دل تورو یا دنیا دل هردوتونو.

۴) ازدواج کردن بی فایده است چون قبل از 30 سالگی زوده بعد از 30 سالگی دیر.

۵) بچه دار شدن بی فایده است چون یا خوب از آب در میاد که از دست بقیه به عذابه یا بد از آب در میاد که بقیه از دستش به عذابن.

۶) پیک نیک رفتن بی فایده است چون یا بد میگذره که از همون اول حرص میخوری یا خوش میگذره که موقع برگشتن غصه میخوری.

۷) رفاقت با دیگران بی فایده است چون یا از تو بهترن که نمیخوان دنبالشون باشی یا ازشون بهتری که نمیخوای دنبالت باشن.

۸) دنبال شهرت رفتن بیفایده است چون تا مشهور نشدی باید زیر پای بقیه رو خالی کنی ولی وقتی شدی بقیه زیر پای تو رو خالی میکنن.

9) وبلاگ نویسی بی فایده است چون یا خوب مینویسی که مطلبتو میدزدن و حرص میخوری یا بد مینویسی که مطلبتو نمیخونن و حرص میخوری

+نوشته شده در چهار شنبه 23 شهريور 1390برچسب:,ساعت6:10توسط m.raha | |

دروازه بانهای اس اس آسیایی وپرسپولیس(علیرضاحقیقی)دیگه جدیدوقدیمی بودنشوخبرندارم

کیفیت عکسای ادامه مطلب بهتره!!


ادامه مطلب

+نوشته شده در چهار شنبه 23 شهريور 1390برچسب:,ساعت5:33توسط m.raha | |

آرامش
پادشاهی جایزهء بزرگی برای هنرمندی گذاشت که بتواند به بهترین شکل ، آرامش را تصویر کند. نقاشان بسیاری آثار خود را به قصر فرستادند.
 
 آن تابلو ها  ، تصاویری بودند از جنگل به هنگام غروب ، رودهای آرام ، کودکانی که در خاک می دویدند ، رنگین کمان در آسمان ، و قطرات شبنم بر گلبرگ گل سرخ.
 
پادشاه تمام تابلو ها را بررسی کرد ، اما سرانجام فقط دو اثر را انتخاب کرد.
اولی ، تصویر دریاچهء آرامی بود که کوههای عظیم و آسمان آبی  را در خود منعکس کرده بود. در جای جایش می شد ابرهای کوچک و سفید را دید ، و اگر دقیق نگاه می کردند  ، در گوشه ء چپ دریاچه ، خانه ء کوچکی قرار داشت  ، پنجره اش باز بود ، دود از دودکش آن بر می خواست ، که نشان می داد شام گرم و نرمی آماده است.
 

تصویر دوم هم کوهها را نمایش می داد . اما کوهها ناهموار بود ، قله ها تیز و دندانه ای بود. آسمان بالای کوهها بطور بیرحمانه ای  تاریک بود ، و ابرها آبستن آذرخش ، تگرگ و باران سیل آسا بود.
 
این تابلو هیچ با تابلو های دیگری که  برای مسابقه فرستاده بودند ، هماهنگی نداشت. اما وقتی آدم با دقت به تابلو نگاه می کرد ، در بریدگی صخره ای شوم ، جوجهء پرنده ای را می دید . آنجا ، در میان غرش وحشیانه ء طوفان ، جوجه ء گنجشکی ، آرام نشسته بود.
 
پادشاه درباریان را جمع کرد و اعلام کرد که برنده ء جایزه ء بهترین تصویر آرامش ، تابلو دوم است.بعد توضیح داد :
 
" آرامش آن چیزی نیست که در مکانی بی سر و صدا ، بی مشکل ، بی کار سخت یافت می شود ، چیزی است که می گذارد در میان شرایط  سخت ، آرامش در قلب ما حفظ شود.این تنها معنای حقیقی آرامش است."

+نوشته شده در چهار شنبه 23 شهريور 1390برچسب:,ساعت4:28توسط m.raha | |

واااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااای!

سلام میدونیدامروزچه روزیهتصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری پنجم www.pichak.net كليك كنيدنمدونییییییی؟واییییییی تزدنیاعقبی چطورنمدونی؟تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری پنجم www.pichak.net كليك كنيد

 

امرووووووووووووووووووووووووزتولده یکی ازبهترین فوتبالیستای ایراااااااااااانه

یکی ازبهترین بازیکنای ایران

یکی ازبهترین بازیکنای اس اس آسیایی

وبازیکن محبوب من

 

تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری پنجم www.pichak.net كليك كنيد

اینم یک بیوگرافی ازآقای خسروحیدری

خسرو حیدری که نام کامل اوست در سال ۲۳/۶/۱۳۶۲ به دنیا امد او از همان سنین کودکی عاشق فوتبال بود به همین دلیل به عضویت کلاس های مختلف فوتبال درمی آمد  اما خانواده ی او مخالف این   موضوع بودند چرا که خسرو بر خلاف فوتبالش درس خوبی نداشت و خانواده اش این موضوع را عامل تاثیر گزاری در درسش می دانستند به همین دلیل مخالفت هایی با فوتبالش می کردند اما بعد با دیدن پیشرفت او خود انها مشوق اصلی او در فوتبال شدند این موضوع باعث شد که خسرو ادامه تحصیل نکند و به مقطع دیپلم بسنده کرد و بعد ها به عضویت تیم هایی چون ابو مسلم پاس استقلال و سپاهان درامد و در ضمن او در سال ۱۳۸۴ ازدواج کرد و متاهل شد

نام و نام خانوادگی : خسرو حیدری

تاریخ تولد: ۲۳/۶/۱۳۶۲

محل تولد : ایران/تهران/رسالت/

تحصیل:دیپلم تجربی

وضعیت تاهل : متاهل( ۱۳۸۴)

شغل : فوتبالیست

باشگاه:سپاهان اصفهان

پست:هافبک(راست)

تیم مورد علاقه :استقلال (هوادارانش)  رئال مادرید

کشور مورد علاقه :اسپانیا

غذای مورد علاقه:قورمه سبزی

رنگ مورد علاقه:آبی




+نوشته شده در چهار شنبه 23 شهريور 1390برچسب:,ساعت6:24توسط m.raha | |

 

غروب است ودلم تنگ است

برای ماهی تنها

برای رقص آن پیچک

برای ناجی شبها

نمیدانم توازفرداچه میدانی

که اشعارشقایق رابرایم خوب میخوانی

دلی درحسرت ازرفتن میان جاده خشکیده

ومن آرام وآهسته

برای خاطرتنها

برای دخترباران

برای دردآدم ها

دراین کمبودی شبنم

فقط درشب میگریم.

من ازاین جاده هاخستم

که تنهارویش گل را

برای ابربی باران

به دورازچشم احساسی

فقط وصفی ازآن دارند

+نوشته شده در سه شنبه 22 شهريور 1390برچسب:,ساعت15:56توسط m.raha | |

 

چشم قهوه ای سنبل مهربانی و محبت است و هر چه تیره تر باشد مهر و محبت صاحبش بیشتر است . چشم قهوه ای ها بسیار خون سردند و هر چه را که می خواهند به راحتی تصاحب می کنند. چنین به نظر می رسد که این افراد معنای عصبانیت را نمی شناسند و از آرامشی تمام نشدنی بهره مندند.

 

دارندگان چشم های آبی دارای نگاهی عمیق بوده و شخصیتی حساس و شفاف دارند . این افراد به راحتی فکر و نظر خود را به دیگران تحمیل می کنند و به همین نسبت جرات و شجاعت وی‍ژه ای هم به خرج می زنند . قابل توجه است که بیشتر چشم آبی ها طبیعت و احساساتی هنری و ملموس دارند.

 

رنگ چشم سبز نشان دهنده آن است که صاحبان آن شخصیتی قوی و اراده ای بالا دارند. در تصمیم گیری ها ، خیلی محکم عمل کرده و تا حدی خود رای و مغرور هستند . این افراد اعتماد به نفس بالایی دارند و در کمک به دیگران سعی می کنند تا آخرین توان خود را مصرف کنند.

 

صاحبان چشمان مشکی انسان هایی رویایی هستند که در فضای شاعرانه ای زندگی می کنند و همچنین بسیار دست و دل باز هستند . بسیار سعی می کنند با هر چه دارند به دیگران کمک کنند این افراد همچنین دارای خلق و خوی اجتماعی و احساسات ظریف هستند.

 

 

صاحبان چشم های خاکستری دو دسته هستند ، یا از شخصیتی آرام و با اعتماد به نفس برخوردارند و یا شخصیتی عصبی و انقلابی دارند و همیشه به دنبال آرامش می گردند ولی در مجموع انسان هایی سرسخت و سنگین دل هستند.

 

با وجود اینکه چشم عسلی ها انسان هایی خوش قلب هستند ولی با دیگران صریح نیستند . این افراد همیشه به دنبال دوست می گردند . چشم عسلی ها معمولا از کودکی روی پای خود بزرگ شده و دوست ندارند به دیگران تکیه کنند

+نوشته شده در دو شنبه 21 شهريور 1390برچسب:,ساعت12:55توسط m.raha | |

تصاوير زيباسازی ، كد موسيقی ، قالب وبلاگ ، خدمات وبلاگ نويسان ، تصاوير ياهو ، پيچك دات نت www.pichak.net

 

امید:
شخصی را به جهنم می بردند.در راه بر می‌گشت و به عقب خیره می‌شد. ناگهان خدا فرمود: او را به بهشت ببرید. فرشتگان پرسیدند چرا؟پروردگار فرمود: او چند بار به عقب نگاه کرد... او امید به بخشش داشت.
عشق:
امیری به شاهزاده گفت:من عاشق توام.شاهزاده گفت:زیباتر از من خواهرم است که در پشت سر تو ایستاده است.امیر برگشت و دید هیچکس نیست .شاهزاده گفت:عاشق نیستی !!!!عاشق به غیر نظر نمی کند.
زیبایی:
دخترک طبق معمول هر روز جلوی کفش فروشی ایستاد و به کفش های قرمز رنگ با حسرت نگاه کرد بعد به بسته های چسب زخمی که در دست داشت خیره شد و یاد حرف پدرش افتاد :اگر تا پایان ماه هر روز بتونی تمام چسب زخم هایت رابفروشی آخر ماه کفش های قرمز رو برات می خرم"دخترک به کفش ها نگاه کرد و با خود گفت:یعنی من باید دعا کنم که هر روز دست و پا یا صورت 100 نفر زخم بشه تا...و بعد شانه هایش را بالا انداخت و راه افتاد و گفت: نه... خدا نکنه...اصلآ کفش نمی خوام.

تصاوير زيباسازی ، كد موسيقی ، قالب وبلاگ ، خدمات وبلاگ نويسان ، تصاوير ياهو ، پيچك دات نت www.pichak.net

+نوشته شده در یک شنبه 20 شهريور 1390برچسب:,ساعت5:32توسط m.raha | |

 

اگه قلبمو شکستی به فدای یک نگاهت

 

 این منم چون گل یاس نشستم سر راهت

 تو ببین غبار غم رو که نشسته بر نگاهم

اگه من نمردم از عشق تو بدون که روسیاهم

اگه عاشقی یه درده چه کسی این درد ندیده

 تو بگو کدام عاشق رنج دوری ندیده

اگه عاشقی گناهه ما همه غرق گناهیم

 میون این همه آدم یه غریب و بی پناهیم

 تو ببین به جرمه عشقت پره پروازمو

 بستند تو ندیدی منه مغرور چه بی صدا شکستم

تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری دوم www.pichak.net كليك كنيد

تصاوير زيباسازی ، كد موسيقی ، قالب وبلاگ ، خدمات وبلاگ نويسان ، تصاوير ياهو ، پيچك دات نت www.pichak.net

تصاوير زيباسازی ، كد موسيقی ، قالب وبلاگ ، خدمات وبلاگ نويسان ، تصاوير ياهو ، پيچك دات نت www.pichak.net

+نوشته شده در شنبه 19 شهريور 1390برچسب:,ساعت15:39توسط m.raha | |

 

درغروب غم انگیز دلم باران میبارد...

  ومن گم میشوم درآن.درآن همه پاکی وصداقت...

  ومیبارد ومیبارد برای دل خسته ی من...

  وچه زیباست شنیدن نجوای هرقطره ی باران که به دنبال دست نوازشی است...

  پاک وبی ریا!

  ومیسپارم خودم را به آغوشش.به آغوش گرم وپرمحبتش...

  وآنوقت...

  آنوقت هرقطره ی اشکم میان قطره های بیشمارش گم میشود


 
 
 

+نوشته شده در شنبه 19 شهريور 1390برچسب:,ساعت15:34توسط m.raha | |

 

اندكي شبيه دريا شده ام
همين دريايي كه در حوض خانه ي همسايه است
دهانم طعم آبي گرفته
پاهايم جلبك بسته
و در دلم هزار ماهي بي نام و نشان آشيانه كرده
باز هم نيستي
غروب چهارشنبه
و كسي ناشناس واژه هاي علاقه را سر مي برد
و كنج آواز مردگان مي اندازد
نمي دانم
شايد آخر دنياست
كه عقربه ها به بن بست رسيده اند
كاش بيايي
سر بر شانه ات بگذارم
و عريان ترين حرف هايم را
شبيه هق هق پرنده هاي پر شكسته
يادت بياورم
هيچ لازم نيست دلهره ي آيينه
از روييدن باد را به رخم بكشي
من آن قدر طعم گس آيينه را چشيده ام
كه محرم ترين آشناي باران شده ام
آه ، عزيزم ، رايحه ات پيچيده
بگو كجاي سه شنبه اي
هنوز اما خيلي صبورم
كه مي نشينم و از ته آيينه برايت انار مي چينم
تا كي بگويم برگرد
و تو بادبادكي را كه ته دريا به جلبك ها گير كرده
بهانه بياوري براي نيامدنت
اصلا بگذار طعم خاكستري شب رابچشم
بگذار آن قدر شبيه دريا شوم
كه تو ديگر به چشم نيايي
بگذار بميرم ...

 

 

+نوشته شده در شنبه 19 شهريور 1390برچسب:,ساعت2:40توسط m.raha | |

                                    نگاه زنانه و نگاه مردانه

تارهاي صوتي خانم‌ها از تارهای صوتي آقايان کوتاهتر است، تن صدای آقايان بم تر است و خونشان غليظ تر! تعداد نفس‌های خانم‌ها در واحد زمان بيشتر است اما تنفس آقايان عميق‌‌‌تر است، استخوان‌هاي مردها بلندتر است و ماهيچه‌هايشان آمادگی بيشتری برای چاق شدن دارد، در عوض در زير پوست خانم‌ها ذخيره چربی بيشتری وجود دارد در نتيجه طاقت آنها نسبت به مردها بيشتر است! اين روزها در هر گوشه و کنار با نوشته‌هايي رو به رو مي‌شويم که به تفاوت ميان زن و مرد اشاره دارند، اما به نظر من گرچه تفاوت‌های فيزيکی جالبند اما دانستن تفاوت‌های روانی زن و مرد، بيشتر مي‌تواند به ما کمک کند تا ارتباط مؤثری با يكديگر برقرار کنيم و توقعات يکسان و مشابهي از يکديگر نداشته باشيم. يکی از جالب‌ترين تفاوت‌های ميان زن و مرد که بر ساير رفتارهايشان هم اثر مي‌گذارد نگرش آنها به دنياست. مردان دنيا را از ديدگاه متمرکز نگاه مي‌کنند در حالی که زنان دنيا را از ديدگاه منبسط مي‌بينند. آگاهی جنس مذکر به تدريج يک جزء را به جزء ديگر مربوط مي‌سازد تا به کل برسد که اين با جزء يا کل‌نگری تفاوت دارد، اما آگاهي جنس مؤنث که منبسط است تصوير کلی را مي‌گيرد و به تدريج اجزای درون آن را کشف مي‌کند. همين آگاهی جنس مؤنث باعث مي‌شود زنان علاقه بيشتری به عشق، ايجاد ارتباط، مشارکت، همکاری و هماهنگی و سازش داشته باشند در حالی که آگاهی متمرکز مردها، آنها را بيشتر به سمت ايجاد نتايج، رسيدن به اهداف، رقابت، کار، منطق و تأثيرگذاری سوق مي‌دهد. حالا به برخی رفتارهاي خانم‌ها و آقايان اشاره مي‌کنيم که تا حد


ادامه مطلب

+نوشته شده در شنبه 19 شهريور 1390برچسب:,ساعت2:36توسط m.raha | |

 تصاوير زيباسازی ، كد موسيقی ، قالب وبلاگ ، خدمات وبلاگ نويسان ، تصاوير ياهو ، پيچك دات نت www.pichak.net

اینجانثربراتون میزارم !!!بخوووون نظربده!!

 

اینم نامه نادرابراهیمی به همسرشون(نویسنده وشاعر)

همسفر!

در این راه طولانی

که ما بی خبریم

و چون باد می گذرد،

بگذار خرده اختلاف هایمان، با هم باقی بماند

خواهش می کنم !

مخواه که یکی شویم، مطلقا یکی.
مخواه که هر چه تو دوست داری، من همان را، به همان شدت، دوست داشته باشم.

و هر چه من دوست دارم، به همان گونه، مورد دوست داشتن تو نیز باشد.

مخواه که هر دو، یک آواز را بپسندیم.

یک ساز را، یک کتاب را، یک طعم را، یک رنگ را

و یک شیوه نگاه کردن را.

مخواه که انتخابمان یکی باشد، سلیقه مان یکی، و رویاهامان یکی.

هم سفر بودن و هم هدف بودن، ابدا به معنی شبیه بودن و شبیه شدن نیست.

و شبیه شدن، دال بر کمال نیست. بلکه دلیل توقف است.

عزیز من !

دو نفر که عاشق اند، و عشق آنها را به وحدتی عاطفی رسانده است؛

واجب نیست که هر دو صدای کبک، درخت نارون، حجاب برفی قله ی علم کوه، رنگ سرخ و بشقاب سفالی را دوست داشته باشند.

اگر چنین حالتی پیش بیاید، باید گفت که یا عاشق زائد است یا معشوق.

و یکی کافیست.

عشق، از خودخواهی ها و خود پرستی ها گذشتن است.

اما، این سخن به معنای تبدیل شدن به دیگری نیست.

من از عشق زمینی حرف می زنم، که ارزش آن در "حضور" است،

نه در محو و نابود شدن یکی در دیگری.

عزیز من !

اگر زاویه دیدمان نسبت به چیزی یکی نیست، بگذار یکی نباشد.

بگذار در عین وحدت مستقل باشیم.

بخواه که در عین یکی بودن، یکی نباشیم.

بخواه که همدیگر را کامل کنیم، نه ناپدید.

بگذار صبورانه و مهرمندانه، درباب هر چیز که مورد اختلاف ماست، بحث کنیم.

اما نخواهیم که بحث، ما را به نقطه ی مطلقا واحدی برساند.

بحث، باید ما را به ادراک متقابل برساند، نه فنای متقابل.

اینجا، سخن از رابطه ی عارف با خدای عارف در میان نیست.

سخن از ذره ذره ی واقعیت ها و حقیقت های عینی و جاری زندگیست.

بیا بحث کنیم.

بیا معلوماتمان را تاخت بزنیم.

بیا کلنجار برویم.

اما سرانجام نخواهیم که غلبه کنیم.

بیا حتی اختلافهای اساسی و اصولی زندگی مان را، در بسیاری زمینه ها، تا آنجا که حس می کنیم دوگانگی، شور و حال و زندگی می بخشد،

نه پژمردگی و افسردگی و مرگ،... حفظ کنیم

من و تو، حق داریم در برابر هم قد علم کنیم.

و حق داریم، بسیاری از نظرات و عقاید هم را نپذیریم، بی آنکه قصد تحقیر هم را داشته باشیم.

عزیز من !

بیا متفاوت باشیم ... 



 

+نوشته شده در جمعه 18 شهريور 1390برچسب:,ساعت6:29توسط m.raha | |

یک مطلب براتون قرادادم که من اسمش رومیزارم مطلب روانشناسی نظربدین شماهم!!

 

 

هرکسی درس مخصوص به خود را می گیرد. ما می توانیم به سه طریق واکنش نشان دهیم
زندگی من مجموعه ای از درسهایی است که به آن نیاز دارم، درسهایی با نظم و ترتیب تمام در زندگی ام روی می دهد.( این سالمترین برخورد است و حد اکثر آرامش ذهن را تامین می کند.)
زندگی یک مسابقه بخت آزمایی است اما من از هر اتفاقی که در زندگی روی می دهد نهایت استفاده را می برم (این دومین انتخاب خوب است و کیفیت متوسطی را به زندگی می بخشد)
چرا همیشه همه بلاها سر من می آید؟ (این طرز برخورد نهایت ناکامی و بدبختی را تضمین می کند)
ما در زندگی مرتبا با درسهای تازه ای روبرو می شویم و تا زمانی که درسی را یاد نگیریم مجبور به گذراندن دوباره آن هستیم

+نوشته شده در پنج شنبه 17 شهريور 1390برچسب:روانشناسی,ساعت2:40توسط m.raha | |

 

گرگ درون …۰

گفت دانایى که گرگى خیره سر

هست پنهان در نهاد هر بشر

لاجرم جارى است پیکارى بزرگ

روز و شب مابین این انسان و گرگ

زور بازو چاره این گرگ نیست

صاحب اندیشه داند چاره چیست

اى بسا انسان رنجور و پریش

سخت پیچیده گلوى گرگ خویش

اى بسا زورآفرین مردِ دلیر

مانده در چنگال گرگ خود اسیر

هرکه گرگش را دراندازد به خاک

رفته رفته مى‌شود انسان پاک

هرکه با گرگش مدارا مى‌کند

خلق و خوى گرگ پیدا مى‌کند

هرکه از گرگش خورد دائم شکست

گرچه انسان مى‌نماید ،گرگ هست

در جوانى جان گرگت را بگیر

واى اگر این گرگ گردد با تو پیر

روز پیرى گرکه باشى همچو شیر

ناتوانى در مصاف گرگ پیر

اینکه مردم یکدگر را مى‌درند

گرگهاشان رهنما و رهبرند

اینکه انسان هست این سان دردمند

گرگها فرمان روایى مى‌کنند

این ستمکاران که با هم همرهند

گرگهاشان آشنایان همند

گرگها همراه و انسانها غریب

با که باید گفت این حال عجیب

فریدون مشیری

 

 

 

+نوشته شده در پنج شنبه 17 شهريور 1390برچسب:,ساعت2:25توسط m.raha | |

من کلاعاشق طالع بینیم شماچطور؟!تصمیم دارم هرماهم طالع همون ماه روتووبم قرابدم خوشحال میشم نظرتونوبدونم!درموردچی؟درمورداینکه شماهم مث من هستیدیانه؟!به نظرتون اطرافیان یاخودتون که این ماه هستن اخلاق هاشون همینطوره؟!یادتون نشه ها!!

شخصیت کلی متولدین شهریور

در زمان تولد شما خورشید در علامت زمینی(دختر باکره)که سمبل ماه شهریور
می باشد بوده است.سیاره هادی شما,مرکوری,بر مغز و اعصاب حکومت می کند.در نتیجه ترکیب غریبی از یک موجود زمینی و اهل عمل و یک موجود اسرار آمیزهستید و ترکیبی ازیک موجود اهل کسب وکار و در عین حال هنری.
خصوصیات شخصی که در شما غلبه دارد شدت و قوت است.فکر شما سریع و بیقرار است.دایما در جستجوی اسرار مرگ و زندگی هستید.شمابسیار عصبی و با انرژی هستید و آنقدر انرژی می سوزانید که ایجاب می کند بیشتر از اکثر مردم استراحت داشته باشید.مواظب رژیم غذایی خود باشید و ورزش کنید وپیشگیریهای بیش از حد معمول را درباره سلامتی عمومی خود رعایت کنید تا از عواقب عکس العملهای عصبی که ناشی از فعالیت مغزی خیره کننده
شماست بگریزید.بایستی دامهایی را که طبیعت شما در مسایل مربوط به دوستی و روابط انسانی بوجود می آورد بشناسید و درک کنید.شما نه تنها منظور از هر کاری را که خودتان شخصا می کنید زیر سئال قرار می دهید بلکه دایما در جستجوی انگیزه های دیگران نیز هستید.تمایل دارید کمی در مورد اشخاصی که بتازگی با آنها آشنا شده اید بدگمان باشید.شخصیت خود را درون یک پوسته خارجی که حالتی رسمی و ممنوع دارد منجمد می کنید.به هر


ادامه مطلب

+نوشته شده در پنج شنبه 17 شهريور 1390برچسب:طالع,شهریور,ساعت2:18توسط m.raha | |

 

 

تصاوير زيباسازی ، كد موسيقی ، قالب وبلاگ ، خدمات وبلاگ نويسان ، تصاوير ياهو ، پيچك دات نت www.pichak.netشب طلبه جوانی به نام محمد باقر در اتاق خود ...

شب طلبه جوانی به نام محمد باقر در اتاق خود در حوزه علمیه مشغول مطالعه بود به ناگاه دختری وارد اتاق او شد در را بست و با انگشت به طلبه بیچاره اشاره کرد که ساکت باشد. دختر گفت: شام چه داری؟ طلبه آنچه را که حاضر کرده بود آورد و سپس دختر در گوشه ای از اتاق خوابید و محمد به مطالعه خود ادامه داد.

از آن طرف چون این دختر فراری شاهزاده بود و بخاطر اختلاف با زنان دیگر از حرمسرا فرار کرده بود لذا شاه دستور داده بود تا افرادش شهر را بگردند ولی هر چه گشتند پیدایش نکردند.


ادامه مطلب

+نوشته شده در پنج شنبه 17 شهريور 1390برچسب:,ساعت2:14توسط m.raha | |