مرادریاب

چیک چیک بارون!!!

به وبلاگ خودتون خوش اومدید!

 

دراین خلوت که پروانه

سراغ ازمانمیگیرد

چقدراحساس آدم ها

برایم سردوبی روح است

عجب راهی

چه آسوده سفرکردی

دراین مرداب تنهایی

به دستهایت چه محتاجم

مرادریاب

شقایق هم که رفت درخواب

مرددازنباریدن

دلم یک گوشه پوسیده

وتوبی آنکه ازفردا

برای حال بارانی

گل امیدبنشانی

مرادرحسرت از ماندن رهاکردی

            چراباران نمی بارد؟



+نوشته شده در پنج شنبه 24 شهريور 1390برچسب:,ساعت16:50توسط m.raha | |